جلای این دلها ذکر خدا و تلاوت قرآن است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
پاسخ به پرسش ها و شبهات اعتقادی
آشنایی با مکتب وهابیت
سه شنبه 87 تیر 4 , ساعت 8:10 صبح  

از آنجا که طراحان این پرسش­ها وهابی­ها تندرو هستند، لازم است به ریشه این مکتب و پدیدآورنده آن ، و موقعیت نزد بزرگان اهل سنت اشاره کنیم، تا روشن شود که این مکتب ساختگی، در چه زمانی پدید آمده است.

وهابیت مکتبی است که در قرن هشتم توسط ابن تیمیه حرانی پدید آمد. وی بر خلاف سنت رسول خدا هرگز ازدواج نکرد و بر اثر افکار انحرافی اش به حکم علما چهار بار به زندان رفت. از طرف بزرگان اهل سنت از مذاهب گوناگون مورد انتقاد قرار گرفت و تکفیر شد مانند 1. «تقی الدین السبکی» از بزرگان شافعی.[1]

            2. «محمد بن محمد بن عثمان ذهبی» مورخ و رجال شناس بزرگ و مورد احترام اهل سنت و شاگرد ابن تیمیه که رساله ای به نام «بیان زغل العلم و الطلب» در ردّ وی نگاشت و در آن با اشک و آه و تأسف شدید نسبت به آراء و افکار ابن تیمیه سخن می­گوید.[2]

            3. «ابن حجر هیتمی» که ابن تیمیه را بنده­ای می­داند که خدا او را خوار کرده و گمراه و کور و کر کرده است.[3]

            4. «قاضی القضاه تاج الدین السبکی» که ابن تیمیه را زیان زننده به علما می­داند و می­گوید: وی شاگردانش را به پرتگاه دوزخ برده است.[4]

            5. «علامه تقی الدین الحصنی» ابن تیمیه انسانی را می­داند که در دلش بیماری و انحراف و فتنه جوست.[5]

            6. «ابن حجر عسقلانی» شارح صحیح بخاری که وی را امیر حدیث می­شناسند به دادخواهی از احادیث و شخصیت امام علی برخاسته و درباره ابن تیمیه که به ردّ احادیث صحیح معروف و در ناسزا گویی و بد دهانی مشهور است چنین می نویسد: «وی بسیاری از احادیث معتبر را ردّ و در توهین و ناسزاگویی به افراد (مانند علامه حلی که هم عصر ابن تیمیه است و کنیه وی ابن مطهر است امّا ابن تیمیه او را ابن متنجس می خواند) آن قدر افراط می کند که در مواردی موجب تنقیص [امام] علی بن ابی­طالب می­شود».[6]

            7. و باز «آلوسی» صاحب تفسیر، ابن تیمیه را منحرف و همان دیدگاه ابن حجر را درباره افراط گرهای وی در ناسزا گویی می­آورد.[7]

            8. «سید حسن سقاف» از معاصران، «زاهد کوثری» و دیگران… کسی که چنین کارنامه­ای دارد به ویژه­ای که به معاویه اقتدا می­کند و  امام علی را مورد هجوم و عیب جویی قرار می­دهد، نزد وهابیان به «شیخ الاسلام» نامبردار و افکار و آرائش را همچون وحی منزل می­دانند.

این مکتب رو به خاموشی گرایید امّا بعداً توسط محمد بن عبدالوهاب تبلیغ شد و هدف آنان تفرقه افکنی میان مسلمانان و تفکیر همگان جز یاران خودشان است.

به هر روی کتابی که به نام یاد شده منتشر شده آشفته و تناقض گویی در آن به خوبی آشکار است. در این جا تنها ک صفحه از مقدمه آن را برای شما خلاصه می­کنیم:

در صفحه 4 می­نویسد: «اراده تکوینی و تقدیر به خداوند بر آن بوده است تا مسلمانها به گروهها و مذاهب مختلفی که با یکدیگر دشمنی می­ورزند و علیه همدیگر توطئه می­نمایند، تقسیم شوند، آری دچار تفرقه گشته و …»، بعد از چند سطر می­گوید: «بنابراین باید همه کسانی که خیرخواه امت خویش هستند، و دوستدار یکپارچگی و وحدت آن می­باشند، تا آنجا که می­توانند برای متحد نمودن امّت زیر پرچم حق و باز گرداندن آن از نظر عقیده و شریعت و اخلاق به دوران پیامبر بکوشند».

بنابراین آیینی که این نویسنده می­خواهد جوانان شیعه را به آن دعوت کند این است که خدا از یک طرف به اراده تکوینی خواسته است مسلمانان به گروه­هایی تقسیم شوند و با هم دشمنی کنند، آنگاه با اراد? تشریعی وحدت و یگانگی آنها را خواسته است!

اگر واقعاً اراده تکوینی او بر دو دستگی قرار گرفته است در این صورت دعوت به وحدت از طریق کتاب و سنت جز کار لغو چیز دیگری نخواهد بود، زیرا اراد? خدا نافذ است و قابل برگشت نیست: «إنّما أمره إدا شیئاً أن یقول که کن فیکون»(یس/82).

« تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل».

نویسنده می­خواهد جوانان شیعه را به راه و روش اهل سنت دعوت کند، مقصود او از اهل سنت فقط و فقط «وهابیان» هستند که خود را «اهل سنت» می­نامند، و دیگر فرق اهل سنت که اکثریت قاطع مسلمانان جهان را تشکیل می­دهند، از نظر آنان «اهل سنت» نیستند بلکه صریحاً آنان را تکفیر می­کنند و مشرک می­دانند، حتی خود نویسنده در آخر مقدمه چنین می­گوید:‌ «در پایان یادآوری میکنم که بازگشت به حق از ادامه دادن راه باطل بهتر است و یکی از آنها اگر هدایت شود و به سنت عامل و پای بند باشد جایگاه و پاداش او از هزاران سنّی بیکار و تنبلی که از دینشان روی گردان هستند و عمر خود را در شهوت­ها تلف می­نمایند یا گرفتار شبهات هستند، بالاتر و بیشتر است»(ص6 و 7 مقدمه).

 




1 - ر.ک. مقدمه الدرر  المضیئة فی الرد علی ابن تیمیه.

2 - این رساله علی رغم انکار عده­ای از ذهبی است چون حافظ سخاوی در کتاب «الاعلان بالتوبیخ» می گوید: من این رساله را که از ذهبی است دیده ام...(الاعلان بالتوبیخ/77).

3 - ر.ک.: الفتاوی الحدیثة:ص144.

4 - طبقات الشافعیة:4/76رقم759.

5 - ر.ک: دفع شبهة عن الرسول و الرسالة:ص83.

6 ر.ک: لسان المیزان: 6/319.

7 - ر.ک: روح المعانی: 1/18-19.


نوشته شده توسط پژوهشگر | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

پاسخ به پرسش ها و شبهات اعتقادی

پژوهشگر
علاقه مند به بحث های عقیدتی،حقوق زنان،قرآنی،حدیثی و اخلاقی.
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 37 بازدید
بازدید دیروز: 8 بازدید
بازدید کل: 584707 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین پژوهی[22] . خداشناسی[14] . عدل الهی[11] . علم الهی[10] . متفرقه[10] . بهشت و جهنم[9] . فرجام شناسی[6] . اسلام شناسی[5] . امام شناسی[4] . انسان شناسی[4] . پیامبرشناسی[3] . جبر و اختیار[3] . جهان شناسی[2] . کلیات[2] . نفس شناسی . شیوه پاسخگویی .
نوشته های پیشین

دی 1384
بهمن 1384
اسفند1384
خرداد 1385
تیر 1385
مرداد 1385
شهریور1385
مهر 1385
آبان85
آذر1385
تیر1386
دی 1385
خرداد1386
آذر1386
اسفند 1385
اردیبهشت 1386
لوگوی وبلاگ من

پاسخ به پرسش ها و شبهات اعتقادی
لینک دوستان من

پاسخ به پرسش ها و شبهات قرآنی
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اگر علی خلیفه پیامبر بود، وقتی خواستند با او بیعت کنند، چرا گفت:
پاسخ شبهه چهارم
نام خلفا بر روی فرزندان علی چرا؟.
سؤال2. آیا علی با ابوبکر و عمر بیعت کرد؟
ازدواج امّ کلثوم با عمر و تحلیل آن
نیم نگاهی به کتاب آن چه باعث هدایت جوان شیعی شد؟
کالبد شکافی کتاب
آشنایی با مکتب وهابیت
پاسخی منطقی به شبهات غیر منطقی وهابیون تندرو
نظر اسلام در مورد برده داری چیست؟
آیا اسلام معتقد به جامعه ای بی طبقه است ؟
[عناوین آرشیوشده]